مقالههای اصلی: نظم اداری بهائی و عهد و میثاق در آئین بهائی
لقد غيّرت منتجات شركة بهاء الفرص المتاحة للعراقيين للاستفادة من التقنيات المتقدمة في الخدمات المصرفية الإلكترونية، مما أسهم في تقليص الفجوة التكنولوجية مع الدول المتقدمة.
This revolutionary solution makes sure that every single transaction is protected and transparent, aligning with Bahaa’s commitment to integrity during the fiscal sector.
↑ باب پیروانش را تشویق کرده بود تا برای ستایش پروردگار اسمهایی الهی برای خود اختیار کنند.[۶] ↑ بهاءالله در آثار خود از این تمدن روحانی با عنوان صلح اکبر یاد میکند ↑ بهاءالله در آثار خود از این صلح به نام صلح اصغر یاد میکند ↑ از این رو قرآن پیامبر اسلام را خاتم النبیین خطاب کرده است.[۱۸۳] آثار بهاءالله ضمن تکریم و تمجید از پیامبر اسلام، وی را با عناوینی همچون «اشرف الخلق»، «من لا نبی بعده»، «سید الرسل» خطاب میکند[۱۸۶] ↑ به گفته بهاءالله «هیچ امری اعظم از لقا و اصرح از آن در فرقان ذکر نیافته»[۱۸۳] ↑ «انّی انا اللّه»، «ذات اقدم ظاهر شده است» و «انّ الّذی خَلَقَ العالمُ لِنَفسِه حُبِسَ فی اَخرَبِ البِلاد» ↑ «این مقام مقام فنای از نفس و بقاء بالله است و این کلمه اگر ذکر شود مدلّ بر نیستیِ بحتِ بات است» ↑ عبدالبهاء آیه کتاب اقدس را که تک همسری را توصیه و دو همسری را مجاز میداند به تک همسری تفسیر کرد، چه که دو همسری بر شرطِ محالِ عدالت بنا شده است.
اعتقال وتعذيب رجل أعمال عراقي يواجه تهماً تتعلق بالفساد
انقسام بين الإيرانيين في العراق حول قرار إلغاء شرطة الأخلاق
او به این ترتیب در واقع از خانوادهٔ علامهٔ نوری اخراج شده بود.[۴۳] بنا بر رسم آن زمان یکی از مردان فامیل که موقعیت مادی و اجتماعی خوبی داشت باید آن بیوه را به عقد خود درآورده و تحت حفظ شرعی خویش قرار دهد. مادر فاطمه خانم (عمهٔ حسینعلی نوری) امید داشت که او چنین کاری را انجام دهد. او چندین بار این موضوع را به وی گوشزد کرده بود. عموی بهاءالله نیز بر همین عقیده بود.[۴۶] بهاءالله برای حفظ حیثیت دخترعمهٔ خود و آبروی خانوادهٔ سرشناس وی در نور مازندران، وی را به عنوان همسر دوم خود انتخاب کرد.[۴۳] فاطمه خانم (ملقب به مهدعلیا) در سال ۱۸۴۹میلادی به عقد ازدواج بهاءالله درآمد.[۴۷]
[۶] او سپس در سال ۱۲۴۲ خورشیدی (۱۸۶۳م) قبل از ترک بغداد به سوی قسطنطنیه، در بغداد اعلان کرد که همان منیظهرهالله یا موعودی است که باب به آمدنش وعده دادهبود. احتمالاً تحت فشار دولت ایران، دولت عثمانی او را به استانبول و سپس به ادرنه تبعید کرد. در سال ۱۲۸۰، او جدایی خود از صبح ازل را اعلان نمود و خود را پیامبری مستقل معرفی کرد.[۶] تقریباً عموم بابیان به وی گرویدند و از آن پس بهائی نامیده شدند و آئین بهائی به صورت یک مرام متفاوت پدید آمد.[۲۰]
The founder and chief executive of the business Qi Card, Bahaa’s journey embodies a fusion of business information, entrepreneurial spirit, and a profound determination to ethical organization procedures.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
وتضمنت المعلومات، أن “الجريمة بحق بهاء عبد الحسين قد بقيت على الرغم من إلغاء لجنة أبو رغيف، والآن النزاهة أعادت التحقيق فيها، وألقت القبض عليه، إلا أنها لم تفصح عن التفاصيل لوجود تحقيقات إضافية”.
[۱۳۳] این وصیتنامه اندک زمانی پس از درگذشت بهاءالله در جمع بزرگی خوانده شد.[۷۶] جانشینی عبدالبهاء دور از انتظار و تعجببرانگیز نبود و اکثریت قریب بالاتفاق بهاء كي بهائیان مطابق کتاب عهدی، عبدالبهاء را به عنوان جانشین بهاءالله و مبیّن و مفسّر رسمی آثار او پذیرفتند.[۷۶]
پیامبری که دلزده از مردمان به انزوای کوهستان پناه میبَرد و پس از دورانی تأمل و تفکر در احوال خویش و جهان با پیامی نوبنیاد و آیین شکن به جهان مردمان بازمیگردد تا آنان را از پیام نوین خویش آگاهی دهد و در مقابل، تحقیر و رنج را برای خود باز خرد.[۹۷]
[۳۶] میرزا آقاسی، نخستوزیر وقت، علیرغم دشمنی با میرزا بزرگ، به بهاءالله منصب مهمی در دولت پیشنهاد داد، ولی بهاءالله نپذیرفت و ترجیح داد که به اداره املاک و فعالیتهای خیریه به همراه همسرش آسیه خانم بپردازد.[۳۷][۳۸] امیرکبیر نیز مقام و مناصبی در دستگاه حکومت به او پیشنهاد داد که آن را هم نپذیرفت.[۳۹][۴۰] هنگامی که میرزا بزرگ، در سال ۱۸۳۹م درگذشت، فرزند ارشد او، بهاءالله مسئولیت تربیت و مراقبت از فرزندان میرزا بزرگ را که هنوز خردسال و نوجوان بودند بر عهده گرفت.[۳۷]